تو را من چشم در راهم | ||
خدا
هر چه هستم ...
اگر زمین بودم، بذرهای عشق تو را در خود داشتم و عاشقانه سبز میشدم اگر آسمان بودم، فقط مرغ عشق تو را در پهنه خود داشتم و عاشقانه آبی میشدم اگر کوه بودم، آتش عشق تو را در دل داشتم و عاشقانه سرخ میشدم اگر باران بودم، فقط بر آن جا میباریدم که نشانی از تو دارد اگر باد بودم، دربدر، مسافر کوی تو میبودم اگر گل بودم عطر عشق تو را میپراکندم اگر دریا بودم، در هر موج تو را صدا می کردم و در ساحل امن عشق تو آرام میگرفتم اگرخورشید بودم، ذرات مهر و محبت تو را در جهان منتشر میساختم اگر ماه بودم با رؤیای دیدن تو هر شب در آسمان سرگردان میگشتم هر چه هستم، هر که هستم، هر جا هستم، در هر زمان، جز عشق تو نمیدانم جز مهر تو نمیخواهم و جز یاد تو آرام جانی ندارم
[ پنج شنبه 87/12/15 ] [ 6:55 عصر ] [ مرتضی صیادی ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |