تو را من چشم در راهم | ||
خدا چشمه عشق خود را چون چشمهای میدانم جوشان که لبالب از عشق است و جویهای فراوان عاشقی از اطراف آن جاری است. جوی بی قراری مدام، محبت همیشگی، عشق لایزال، اشتیاق ماندگار و ... احساس من آن است که هر روز جوشش این چشمه بیشتر و زلالتر میگردد و باید بیش از روزهای پیشین به معشوق خود ابراز عشق نمایم. هر لحظه باید با او سخن بگویم و باید بگویم که نه همه عشق من که همه هستی و جان و روان من هست. باید به او بگویم که شب و روزم به یاد او میگذرد. عشق میجوشد و من باید عشق را فریاد کنم. باید بگویم که دل در تنگنای این سینه گاه سخت میتپد و میخواهد که به پرواز درآید و از شدت شوق به معشوق سینه را بدرد. باید بگویم که چگونه و چقدر دوستش دارم. عشق از تمام وجود من میجوشد. در بی قراری و اشتیاق و عشق دائم هستم و جز یاد او آرامم نمیسازد. باید که بگویم به بلندای عرش خدا عاشق او هستم. نمیدانم آنان که عاشق نیستند چگونه زندگی میکنند اما من چنین هستم و تا هستیام هست، چنین خواهم بود. [ پنج شنبه 87/12/15 ] [ 6:55 عصر ] [ مرتضی صیادی ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |